
بررسی اهداف راهبردی ایران در اجلاس نم؛ افزایش اثربخشی جنبش عدم تعهد معطوف به تقویت جبههی مقاومت است
مهمترین هدف سیاست خارجی ایران در جنبش عدم تعهد را باید افزایش قابلیت و کارآمدی نهادهای اجرایی دانست. شکلبندیهای ساختاری و کارکردی جنبش عدم تعهد معطوف به ارتقای مقاومت در سیاست بینالملل است.
اشاره: «دکتر ابراهیم متقی» دارای دکترای روابط بینالملل از دانشگاه تربیت مدرس و مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران است که در یادداشتی اختصاصی برای پایگاه «برهان» اهداف ایران در اجلاس شانزدهم جنبش عدم تعهد، راهکارهای تحقق این اهداف و پیامدهای ریاست ایران را بررسی کرده است.
گروه سیاسی برهان/ ابراهیم متقی؛ جنبش عدم تعهد را میتوان در زمرهی نهادهای فراگیر در ساختار نظام بینالملل دانست. ارزیابی فرآیندهای تحول در جنبش عدم تعهد نشان میدهد که کشورهای عضو جنبش مسیر پرفراز و نشیبی را از سال 1955م. تا کنون سپری کردهاند. پیشگامان جنبش عدم تعهد، رهبران سیاسی کشورهایی در دههی 1950م. محسوب میشدند که با شکلبندیهای ساختار بینالمللی و نظام سلطه دارای اختلاف نظرهای بنیادین بودند.
در دههی 1950م. میتوان نشانههایی از ساختار دوقطبی و جنگ سرد را در سیاست بینالملل ملاحظه نمود. در این دوران، افرادی همانند: «نهرو، سوکارنو، ناصر، گاندی و تیتو» را میتوان نماد استعمارزدایی و مقابله با فرآیندهایی دانست که نظام سلطه از قرن 18 به بعد در کشورهای پیرامونی ایجاد کرده بود.
چنین رویکردی به گونهای تدریجی جایگاه خود را در سیاست بینالملل از دست داد. جنبش عدم تعهد در سالهای دههی 1960م. در فرآیند ضعف ساختاری و کارکردی قرار داشت. علت آن را میتوان در تغییرات تدریجی سیاست بینالملل دانست. روند تنشزدایی در روابط آمریکا و اتحاد شوروی منجر به کاهش نقش سیاسی و کارکرد بینالمللی جنبش عدم تعهد شد. اگرچه روند کاهش قدرت و نقش سیاسی جنبش عدم تعهد در دههی 1970م. بازسازی گردید، اما روندهای گریز از مرکز همواره در ساختار سازمانی و ادراک سیاسی رهبران عضو جنبش عدم تعهد مشاهده شده است.
1. اهداف ایران از عضویت در جنبش عدم تعهد
ایران در سال 1979م. به عضویت این جنبش درآمد. جمهوری اسلامی در اولین روزهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی براساس جهتگیری نه شرقی ـ نه غربی در صدد برآمد تا سیاست خارجی مبتنی بر ائتلاف با جهان غرب را بازنگری نماید. براساس چنین رویکردی، ایران از پیمان «سنتو» خارج شد.
نقش جدید ایران در نظام منطقهای و بینالمللی بر اساس جلوههایی از همکاریهای فراگیر با کشورهای رادیکال عضو جنبش عدم تعهد قرار گرفته بود. مشارکت ایران در اجلاسیهی عدم تعهد «هاوانا» در سال 1979م. نشان میدهد که ایران از انگیزهی لازم برای تقویت و ارتقای اهداف سازمانی این جنبش برخوردار بوده است. نگرش راهبردی ایران دربارهی نقش سیاسی کشورهای عضو جنبش عدم تعهد، منجر به پذیرش عضویت ایران در اجلاسیهی هاوانا در سال 1979 گردید.
گردهمایی ششم جنبش غیرمتعهدها در سپتامبر 1979م. در هاوانا برگزار شد. در این اجلاسیه مقامهای جمهوری اسلامی ایران نیز شرکت داشتند. عضویت ایران در جنبش غیرمتعهدها در اجلاسیهی هاوانا مورد پذیرش اعضا قرار گرفت. هفتمین اجلاس سران عدم تعهد در ماه مارس 1983م. در دهلینو، با حضور 99 کشور و به ریاست خانم «ایندیرا گاندی» برگزار شد. قرار بود تا اجلاسیهی هفتم جنبش عدم تعهد در بغداد برگزار شود. افزایش قابلیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران در حوزهی نظامی و عملیاتی منجر به تغییر در محل برگزاری اجلاسیه گردید.
با توجه به اختلاف نظرهایی که در اجلاس هاوانا میان اعضا شکل گرفته و موجودیت جنبش را به چالش کشیده بود، وظیفهی خانمگاندی برای بازگرداندن اعتماد کشورهای عضو و خروج از حالتی که بعضی آن را انحراف جنبش به چپ و وابستگی به بلوک شرق تعبیر کرده بودند، دشوار بود. اجلاس هفتم در شرایطی برگزار شد که آثار بحران اقتصادی در جهان به ویژه در کشورهای کمتر توسعه یافته که اغلب عضو جنبش بودند به مراحل بیسابقهای رسیده بود.
بیانیهی نهایی شامل دو بخش اقتصادی و سیاسی بود و در قسمت سیاسی ضمن تشریح نقش عدم تعهد در دستیابی به صلح و امنیت، خلع سلاح و همزیستی مسالمتآمیز به مسائلی چون اوضاع جنوب آفریقا، فلسطین، لبنان، خاورمیانه، کامبوج، افغانستان، کره و جنگ ایران و عراق میپرداخت. تصمیمگیری در مورد محل برگزاری اجلاس بعدی به اجلاس وزرای خارجه در «لواندا» در سال 1985م. موکول شد و در اجلاس لواندا موافقت شد که هشتمین اجلاس سران در «حراره» برگزار گردد.
عضویت در جنبش عدم تعهد بیانگر نگرش راهبردی ایران در سیاست بینالملل است. رویکردی که مبتنی بر مقابله با نقش منحصر به فرد قدرتهای بزرگ محسوب میشود. سیاست خارجی نه شرقی ـ نه غربی با اهداف راهبردی جنبش عدم تعهد هماهنگی دارد. اگرچه کشورهای عضو جنبش عدم تعهد ترجیح میدادند تا از الگوی موازنهی مثبت و عدم تعهد لیبرال استفاده نمایند، اما ایران تلاش داشت تا اهداف خود در ارتباط با سیاست خارجی رادیکال را از راه نقد راهبردی بازیگران فرادست در سیاست بینالملل پیگیری نماید. به این ترتیب، عضویت ایران در جنبش عدم تعهد به مفهوم ارتقای نقش راهبردی این جنبش برای مشارکت مؤثر و سازنده در حوزهی سیاست بینالملل محسوب میشود.
رویکردهایی که ایران در ارتباط با جنبش عدم تعهد ارائه میداد، به مفهوم ارتقای نقش سازمانی و کارکردی آن در محیط منطقهای و بینالملل تلقی میشود. ایران تلاش داشت تا جلوههایی از همکاری بینالمللی را برای ارتقای نقش سازمانی و کارکردی جنبش عدم تعهد پیگیری نماید. لازم به توضیح است که شکلگیری جنگ تحمیلی عراق برضد ایران، منجر به کاهش تحرک ایران برای ارتقای نقش راهبردی جنبش عدم تعهد در سیاست بینالملل گردید. علیرغم چنین شرایطی، ایران همواره تلاش داشت تا از الگوهایی حمایت کند که منجر به ارتقای نقش سیاسی و ابتکاری جنبش در محیط بینالملل گردد.
ایران همواره تلاش داشت تا از الگوهایی حمایت کند که منجر به ارتقای نقش سیاسی و ابتکاری جنبش در محیط بینالملل گردد.
به طور کلی میتوان اهداف اولیهی ایران از عضویت و فعالیتهای سازمانی و بینالمللی در ارتباط با جنبش عدم تعهد را به شرح زیر مورد توجه قرار داد:
1-1. ارتقای نقش جنبش عدم تعهد در سیاست بینالملل؛
2-1. ارتقای اهداف جنبش عدم تعهد در راستای بهینهسازی مطلوبیتهای راهبردی کشورهای عضو؛
3-1. مقابله با نظام سرمایهداری برای ارتقای نقش اقتصادی کشورهای در حال توسعه؛
4-1. پیگیری سیاست نه شرقی ـ نه غربی از راه نهادهای بینالمللی؛
5-1. ایجاد تحرک سازمانی و فرآیندی برای کشورهای عضو جنبش عدم تعهد در جهت متمایزسازی اهداف راهبردی خود در نظام بینالملل.
2. اهداف ایران از میزبانی جنبش عدم تعهد
جمهوری اسلامی ایران در سال 2009م. از موقعیت ویژهای در سیاست بینالملل برخوردار بود. نقش سیاسی و منطقهای ایران در آسیای جنوب غربی تا مدیترانهی شرقی ادامه داشته است. بسیاری از جنبشهای سیاسی و نهضتهای آزادیبخش تحت تأثیر رویکرد سیاست خارجی ایران قرار داشت. در این مقطع زمانی ایران میبایست آموزهی مطرح شده از سوی مقام معظم رهبری در ارتباط با انسجام اسلامی را پیگیری نماید. گسترش همکاری با کشورهای در حال توسعه یکی از اهداف راهبردی ایران برای ارتقای موقعیت بین المللیاش محسوب میشود.
تلاش برای جلب آرای کشورهای تأثیرگذار جنبش عدم تعهد جهت میزبانی ایران در سال 2012م. مربوط به فعالیتهای دیپلماتیک ایران در اجلاسیهی «شرم الشیخ» میشود. در سال 2009م. جمهوری اسلامی ایران توانست کشورهای عضو جنبش عدم تعهد را متقاعد نماید که میزبانی اجلاسیهی شانزدهم را عهدهدار شود. پیگیری این امر با هدف ارتقای جایگاه سیاسی، منطقهای و بینالمللی کشور انجام گرفت. کشورهایی که ریاست نهادهای بینالمللی را عهدهدار میشوند، عموماً دستور کار موضوعات بحرانی در سیاست بینالملل را نیز تبیین و تنظیم مینمایند. به همین دلیل است که ایران تلاش نمود تا میزبانی اجلاسیهی شانزدهم را براساس اهداف راهبردی سیاست خارجی خود به دست آورد.
به طور طبیعی در 3 سال آینده ایران به عنوان مرکزیت جنبش عدم تعهد ایفای نقش خواهد کرد. مشارکت ایران در تروئیکای عدم تعهد از سال 2009م. آغاز گردیده و تا سال 2018م. ادامه خواهد داشت. در حالی که ریاست ایران در جنبش عدم تعهد صرفاً به مدت 3 سال بوده و تا سال 2015م. تداوم مییابد. 3 سال آینده فرصت مناسبی برای کارگزاران سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود تا بتوانند بخشی از اهداف بنیادین کشورهای عضو جنبش عدم تعهد را از راه فرآیندهای دوجانبه و چندجانبه پیگیری نماید.
در شرایطی ایران هدایت جنبش عدم تعهد را عهدهدار گردیده که بسیاری از کشورهای عدم تعهد در آسیای غربی با بحران امنیتی روبهرو گردیدهاند. بحرانی که قدرتهای فرادست در سیاست بینالملل محور اصلی ایجاد، سازماندهی و تداوم آن محسوب میشوند. در چنین شرایطی ایران میتواند برای حل نیازهای امنیتی کشورهای منطقه از سازوکارهای مبتنی بر دیپلماسی چندجانبه استفاده نماید.
ایران تلاش دارد تا از الگوی ابتکاری در روند برگزاری اجلاسیه استفاده نموده و زمینهی افزایش اثربخشی جنبش عدم تعهد در سیاست بینالملل را فراهم سازد. چنین اهدافی را میتوان به عنوان فرآیندی دانست که زمینههای لازم برای مقابله در برابر نظام بحران ساز در سیاست بینالملل را به وجود میآورد. شاید اصلیترین وظیفهی جبههی مقاومت را بتوان ایجاد سازوکارهایی دانست که زمینههای لازم برای مقابله با تهدیدها، موازنهی بینالمللی، ثبات منطقهای و تعادل راهبردی را فراهم میسازد.
ایران تلاش دارد تا از الگوی ابتکاری در روند برگزاری اجلاسیه استفاده نموده و زمینهی افزایش اثربخشی جنبش عدم تعهد در سیاست بینالملل را فراهم سازد تا زمینههای لازم برای مقابله در برابر نظام بحران ساز در سیاست بینالملل را به وجود میآورد
3. راهکارهای تحقق اهداف ایران در ریاست جنبش عدم تعهد
ایران در شرایطی ریاست جنبش عدم تعهد را به دست آورده که کشورهای عضو نیازمند هویتیابی راهبردی میباشند. در سالهای بعد از جنگ سرد، موقعیت ژئوپلیتیکی ایران برای تحقق اهداف راهبردی افزایش یافته است. این امر میتواند آثار خود را در ارتباط با تغییر در شکلبندی معادلهی رفتار منطقهای و بینالمللی در جنبش عدم تعهد را ایجاد نماید. اولین و اصلیترین هدف ایران در ارتباط با جنبش عدم تعهد را میتوان تقویت قابلیتهای ساختاری آن دانست.
جنگ سرد نقطهی عطف جدیدی در سیاست بینالملل را آغاز نمود. به طور کلی میتوان این موضوع را مورد توجه قرار داد که برخی از اعضای جنبش عدم تعهد بر این اعتقاد بودند که در دوران بعد از جنگ سرد نیاز چندانی به تداوم فعالیتهای این مجموعه وجود ندارد در حالی که کشورهایی همانند ایران رویکرد کاملاً متفاوتی داشتند.
1-3. ارتقای نقش سازمانی و کارکردی جنبش عدم تعهد؛
اگر چه عدهای از اعضای جنبش عدم تعهد بر این اعتقادند که تداوم عضویت آنان در این مجموعه اثربخشی چندانی برای منافع ملی آنان ندارد، اما ایران بر این اعتقاد است که بهینه سازی نقش سازمانی عدم تعهد میتواند مطلوبیتهای راهبردی برای کشورهای عضو را به وجود آورد. ایران بر این اعتقاد است که نه تنها اهداف جنبش عدم تعهد پایان پیدا نکرده است، بلکه تحقق چنین اهدافی در دوران بعد از جنگ سرد از مطلوبیت بیشتری برخوردار خواهد بود. ارتقای نقش سازمانی جنبش عدم تعهد بر اساس این ادراک انجام میگیرد که جنبش هنوز برای تحقق اهداف خود راه درازی در پیش دارد.
ایران به عنوان رئیس اجلاس شانزدهم میبایست جهت ایجاد تحول در نگرش جنبش عدم تعهد برخی از موضوعات اساسی در اسناد سیاسی از جمله مباحث مربوط به استعمارزدایی و برقراری نظام نوین اطلاعات و ارتباطات را ارتقا دهد. گسترش همکاریهای چندجانبه را میتوان بخشی از هدف راهبردی ایران برای بهینه سازی کنش دسته جمعی در جنبش عدم تعهد دانست.
اگر ایران بتواند فرآیندهای مسئولیتپذیری برای ارتقای تحرک سازمانی اعضا را افزایش دهد، در آن صورت مطلوبیتهای مؤثرتری در ارتباط با کنش دستهجمعی و مسئولیت مشترک در بین اعضا را فراهم میسازد. به طور کلی هویتیابی در جنبش عدم تعهد در شرایطی حاصل میشود که امکان پیگیری اهداف مشترک وجود داشته باشد. پایبندی به اصول جنبش، از راه فعالیتهای دستهجمعی امکان پذیر خواهد بود. به طور کلی، چندجانبهگرایی در جنبش عدم تعهد زمینههای لازم برای گسترش همکاری راهبردی بین کشورهای در حال توسعه را امکان پذیر میسازد.
ایران میبایست با ارتقای نقش سازمانی جنبش عدم تعهد و ایجاد تحول در نگرش جنبش عدم تعهد برخی از موضوعات اساسی در اسناد سیاسی از جمله مباحث مربوط به استعمارزدایی و برقراری نظام نوین اطلاعات و ارتباطات را ارتقا دهد. به طور کلی هویتیابی در جنبش عدم تعهد در شرایطی حاصل میشود که امکان پیگیری اهداف مشترک وجود داشته باشد.
2-3. اجماعیابی در مدیریت بحرانهای منطقهای؛
اجماعیابی یکی از سازوکارهای افزایش نقش و کارآمدی سازمانها و نهادهای بینالمللی محسوب میشود. ایران میتواند از چنین فرآیندی برای ارتقای نقش سازمانی جنبش عدم تعهد استفاده نماید. تحقق چنین هدفی در شرایطی امکانپذیر است که ایران بتواند از امتیاز ریاست اجلاسیه برای تأثیرگذاری در برنامهی کار جنبش عدم تعهد در سال 2012م.، بهرهمند شود. اجماعیابی این مطلوبیت را دارد که میتواند زمینههای لازم برای ارتقای تحرک سازمانی و رفتاری کشورهای عضو جنبش عدم تعهد را به وجود آورد. کشوری که از میزبانی اجلاسیه برخوردار است، قادر خواهد بود تا زمینههای لازم برای اجماعیابی در روند تصمیمگیری راهبردی در جنبش را ایجاد نماید.
3-3. تنظیم دستور کار اجرایی جنبش؛
تنظیم دستور کار اجرایی به معنای اولویت دادن به موضوعات فراروی جنبش عدم تعهد محسوب میشود. به طور کلی، میتوان این موضوع را مورد توجه قرار داد که ایران از راه تنظیم دستور کار، قادر است تا رویکردهای جدیدی را برای جنبش تنظیم نماید. به عبارت دیگر، ریاست ایران بر جنبش عدم تعهد امتیازهای اجرایی و سازمانی را به وجود میآورد. از جملهی این امتیازها میتوان به تنظیم دستور کار اجلاسیههای مختلف جنبش عدم تعهد در حوزههای مختلف دانست. رویکرد سیاست خارجی ایران معطوف به سازماندهی کشورهایی است که از انگیزهی لازم برای ایفای نقش در سیاست بینالملل برخوردارند.
دستور کار ایران برای این جنبش میتواند شامل موضوعات اقتصادی، امنیتی و راهبردی باشد. جنبش به دلیل اجماع نظر میان کشورهای عضو در خصوص ضرورت تداوم حیات خود و ارتقای نقش آن در تحولات بینالمللی، هویت وجودی خود را در دوران پس از جنگ سرد بازیابی نماید. مهمترین مسائل منطقهای و اقتصادی مطرح در این اجلاس شامل: «مسائل مربوط به آسیای جنوب شرقی، افغانستان، درگیری اعراب و اسراییل، لبنان، بوسنی، آفریقای جنوبی، قاچاق موادمخدر، تروریسم، استفادهی صلحآمیز از انرژی هستهای، همکاری بینالمللی اقتصادی برای توسعه و محیط زیست» خواهد بود.
4-3. مدیریت اجرایی جنبش عدم تعهد و پیگیری اهداف راهبردی جدید.
در اجلاسیهی شانزدهم جنبش عدم تعهد ایران تلاش دارد تا روند جدیدی در جهت تحول ساختارهای اجرایی اجلاسیه، ایجاد نماید.. مقاومت در شرایطی شکل میگیرد که زمینههای لازم برای ایفای نقش ایران در مدیریت بحرانهای منطقهای فراهم گردد. جنبش عدم تعهد در اجلاسیهی شانزدهم با موضوعاتی از جمله آیندهی سوریه و مشروعیتیابی فعالیت هستهای کشورهایی روبهرو خواهد بود که بر همکاریهای صلحجویانه با آژانس بینالمللی انرژی اتمی تأکید دارند. چنین فرآیندی را میتوان نماد مقاومت در برابر تهدیدهای بازیگران فرادست در سیاست بینالملل دانست.
4. پیامدهای ریاست ایران بر اجلاسیهی شانزدهم جنبش عدم تعهد
ایران در زمرهی کشورهای منطقهای محسوب میشود. جایگاه ایران در بین کشورهای در حال توسعه از این جهت ارتقا یافته است که تلاش میکند تا فرآیندهای معطوف به خوداتکایی، خودکفایی و ارتقای قابلیتهای ساختاری را از راه توانمندیهای درونی تأمین نماید. چنین شاخصهایی را میتوان بخشی از ویژگیهای ایران در فضای منطقهای و بینالمللی دانست. برگزاری اجلاسیهی شانزدهم جنبش عدم تعهد میتواند نتایج زیر را برای ایران و همچنین برای جنبش عدم تعهد در پی داشته باشد.
1-4. بازیابی نقش سیاسی و منطقهای ایران در نظام بینالملل؛
سیاست خارجی و امنیتی آمریکا در برخورد با ایران معطوف به حاشیه سازی جمهوری اسلامی در سیاست بینالملل است. در 8 ماه گذشته همواره ادبیات تهاجمی آمریکا ـ اسراییل بر اساس حملهی نظامی به تأسیسات ایران شکل گرفته است. عدهای در صدد بودند تا از راه تشدید ادبیات تهاجمی در برخورد با ایران، مانع از حضور رهبران سیاسی کشورهای در حال توسعه در ایران شوند.
حضور در حدود 50 رئیس کشور در اجلاسیهی شانزدهم جنبش عدم تعهد را میتوان نمادی از بازیابی نقش سیاسی و منطقهای ایران دانست. به طور طبیعی در چنین شرایطی ایران قادر خواهد بود دستور کار سیاسی و امنیتی جدیدی را تبیین و تنظیم نماید. بازیابی نقش منطقهای ایران، میزان و شدت تهدیدها برضد جمهوری اسلامی را کاهش میدهد.
2-4. پیگیری حقانیت هستهای ایران در جنبش عدم تعهد؛
جنبش عدم تعهد همواره از فعالیت صلحجویانهی هستهای ایران در چارچوب مقررات آژانس بینالمللی انرژی اتمی حمایت کرده است. طبعاً در اجلاسیهی شانزدهم موضوع مربوط به حقانیت و مشروعیت کشورهای در حال توسعه برای انجام فعالیتهای صلحجویانهی هستهای مورد توجه قرار خواهد گرفت. اگر جنبش عدم تعهد بتواند حقانیت فعالیت صلحجویانهی کشورهای در حال توسعه در ارتباط با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را تثبیت نماید، در آن شرایط از نقش سازنده در ارتباط با فرآیندهای بینالمللی بهره میگیرد.
3-4. ساختیابی و نهادیابی جنبش عدم تعهد؛
برگزاری جنبش عدم تعهد در تهران را میتوان گامی در جهت ساختیابی و نهادیابی سیاسی دانست. تا کنون این جنبش فاقد اساسنامه، دبیرخانه، معاونتهای اجرایی و کارشناسان منطقهای بوده است. ایران تلاش دارد تا فرآیند جدیدی از نهادیابی را براساس متنوع سازی فعالیتهای جنبش عدم تعهد پیگیری نماید. در چنین شرایطی نه تنها این جنبش از اثربخشی سیاسی و امنیتی فراگیرتری برخوردار میشود، بلکه زمینههای لازم برای افزایش کارآمدی ایران برای پیگیری اهداف راهبردی در حوزهی هستهای را به وجود میآورد.
4-4. نقش آفرینی در بحرانهای منطقهای و بینالمللی.
اثربخشی سیاسی و امنیتی در شرایطی حاصل میشود که کشورها بتوانند به اهداف راهبردی خود از راه نهادهای بینالمللی نائل گردند. به عبارت دیگر، اگر فرآیندهای آیندهی جنبش عدم تعهد در راستای ارتقای نقش سازمانی این مجموعه شکل گیرد، طبیعی است که جلوههایی از مشارکت راهبردی جنبش عدم تعهد در بحرانهای منطقهای نیز حاصل میگردد. یکی از ضرورتهای ارتقای نقش سازمانی جنبش عدم تعهد را میتوان مشارکت در ارتباط با بحرانهای منطقهای دانست.
بحران در سوریه، عربستان، یمن، بحرین، افغانستان و عراق صرفاً در شرایطی ترمیم و مدیریت میشود که امکان نقش آفرینی نهادهایی همانند جنبش عدم تعهد فراهم گردد. ریاست ایران در جنبش عدم تعهد میتواند زمینههای تحقق چنین اهدافی را در ارتباط با امنیت منطقهای و مشارکت سازنده در سیاست بینالملل به وجود آورد. یکی از مفاهیمی که در اجلاسیهی تهران مورد توجه قرار میگیرد، موضوع مدیریت مشترک جهانی است. مدیریت مشترک جهانی به عنوان یکی از هدفهای راهبردی جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود.
اگر روند مشارکت جنبش عدم تعهد در بحرانهای منطقهای منجر به ایفای نقش سازنده شود، در آن شرایط نه تنها زمینهی تحقق عدالت و صلح در سطوح فراگیرتری ایجاد میگردد، بلکه میتوان چنین وضعیتی را انعکاس تحقق مدیریت مشترک جهانی در ارتباط با راهبردهای آیندهی جنبش عدم تعهد دانست. مفاهیم و شعارهای سیاسی جنبش عدم تعهد در شرایطی میتواند به گفتمان بینالمللی منجر گردد که زمینههای تحرک سازمانی جنبش در چارچوب مدیریت مشترک جهانی حاصل گردد.(*)
*ابراهیم متقی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه تهران/۱۳۹۱/۶/۷
دیدگاه ها
ارسال ديدگاه جديد
(لطفا از درج سوال در ديدگاه ها خودداري فرماييد براي طرح سوالات خود به اين آدرس مراجعه فرماييد)